جلوه های نور رویت دیدنیست
بوسه بر لعل لب تو چیدنیست
در كنار سفره احسان تو
جام عشقت با لقا نوشیدنیست
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت
جانم بسوختی و به جان دوست دارمت
تا دامن كفن نكشم زیر پای خاك
باور مكن كه دست زدامن بدارمت
یارا به حال خسته یاران نظاره ای
یك بار جلوه نمودی و لطف دوباره ای
ای خال دلربای رخ نازنین دوست
در آسمان حسن و ملاحت ستاره ای
لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است
ما نوكر و ارباب توییم مهدی جان
نوكر رخ ارباب نبید سخت است
این دل اگر کم است بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
مولا خلاصه عرض کنم دوست دارمت
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم
كشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد
بر شوره زار دلها باران نخواهد آمد
رفتی كلاس اول این جمله را عوض كن
آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد
سرخوش آن عیدی که آن بانی نور
از کنار کعبه بنماید ظهور
قلبها را مهر هم عهدی زند
از حرم بانگ انالمهدی زند
یا صاحب الزمان داستان یوسف را گفتن و شنیدن به بهانه ی توست
شرمنده ایم می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست
اللهم عجل لولیك الفرج